Faez Ehya

می‌خواهم اینجا خانه مجازی من باشد. هر آنچه در زندگی من مهم است اینجا می‌آورم. اما هیچ چیز مهمتر از عشق نیست. آن‌را در قلبم نگهبانی می‌کنم. فائزاحیا

خلاصه کتاب سالار مگس‌ها اثر ویلیام گلدینگ

سالار مگس‌ها“، کتابی از ویلیام گلدینگ، نویسنده بریتانیایی در حوزه ادبیات نوجوانان است که به یکی از بهترین آثار او تبدیل‌شده است.

داستان کتاب درباره گروهی از پسربچه‌هاست که پس از سقوط هواپیما در یک جزیره متروکه اقیانوس آرام گیر افتاده‌اند و بدون بزرگ‌سالان و قوانین اجتماعی، مجبور به زندگی در جزیره به‌تنهایی هستند. آن‌ها در ابتدا با همکاری و تعاون جمعی نظم و قانون ایجاد می‌کنند تا زندگی در جزیره را کنترل کنند، اما با گذر زمان و ضعیف شدن این نظم، به وحشیگری و خشونت روی می‌آورند.
این کتاب به موضوعاتی مانند طبیعت انسان، پتانسیل وجودی برای خشونت و جنایت، قدرت و وحشیگری، بردباری و دیپلماسی و همچنین بی‌گناهی، خرد و احساسات درونی انسان پرداخته است. با استفاده از شخصیت‌های مختلف در داستان، نویسنده به بررسی جنبه‌های مختلف انسانی می‌پردازد.
“سالار مگس‌ها” یک کتاب کلاسیک در ادبیات نوجوانان است که همچنان ارزش خواندن دارد و می‌تواند به‌عنوان یک آینه برای تأمل بر طبیعت انسان و تمایلات درونی او در قبال قدرت و وحشیگری به‌کاربرده شود.

ویلیام گلدینگ (1911-1993) یک نویسنده بریتانیایی بود که به دلیل آثار خلاقانه‌اش در ادبیات نوجوانان شهرت جهانی یافت. او در سال 1983 برنده جایزه نوبل ادبیات شد و کتاب «سالار مگس‌ها» به‌عنوان یکی از بهترین آثار او شناخته می‌شود.

خلاصه داستان
«سالار مگس‌ها» داستان گروهی از پسران بچه است که به دلیل سقوط هواپیما در یک جزیرهٔ متروکهٔ اقیانوس آرام گیر افتاده‌اند. بدون بزرگ‌سالان و قوانین اجتماعی، آن‌ها باید چگونگی زندگی در این جزیره را به‌تنهایی فرابگیرند.
در ابتدا پسران تصمیم می‌گیرند که با همکاری و تعاون، جمعی از نظم و قوانین ایجاد کنند تا زندگی در جزیره را کنترل کنند. رالف، یکی از پسران نجیب‌زاده و باهوش جزیره، به‌عنوان رهبر انتخاب می‌شود و جک، رقیب اصلی او در این مسابقه، نقش رهبر شکارچی‌ها را بر عهده می‌گیرد.
باگذشت زمان، نظم و قوانین ابتدایی شروع به ضعیف شدن می‌کنند و جک به‌تدریج متمایل می‌شود که قدرت را از رالف بگیرد. جک و گروهش به خشونت و وحشیگری روی می‌آورند و به‌جای همکاری با رالف، تصمیم می‌گیرند که به‌صورت مستقل عمل کنند.
داستان زمانی به اوج خود می‌رسد که جک و گروهش به‌طور کامل از اصول انسانی منحرف‌شده و به جنگ‌سالاری مطلق روی می‌آورند. در این میان، سایمون، یکی از پسران کم‌سن‌وسال، کشف می‌کند که موجودی که همه از آن می‌ترسند و فکر می‌کنند در جزیره زندگی می‌کند، درواقع تجسمی از وحشیگری و شر درون خود آن‌هاست که به نام “سالار مگس‌ها” شهرت پیداکرده است.

تأملات بر داستان
کتاب سالار مگس‌ها یک اثر کلاسیک در ادبیات نوجوانان به شمار می‌رود که نشان می‌دهد چگونه در شرایطی که قوانین اجتماعی و نظارت بزرگ‌سالان وجود ندارد، انسان‌ها ممکن است به وحشیگری و خشونت روی‌آورند. این کتاب بر اساس تجربیات نویسنده در جنگ جهانی دوم نوشته‌شده است و درنتیجه، به یکی از مهم‌ترین موضوع‌هایی که در آن دوران مطرح بود، یعنی طبیعت انسان و پتانسیل وجودی برای خشونت و جنایت، پرداخته است.
با استفاده از شخصیت‌های مختلف در داستان، گلدینگ به بررسی جنبه‌های مختلف انسانی می‌پردازد. رالف نمادی از بردباری، دیپلماسی و حکمرانی منصفانه است، درحالی‌که جک نمادی از خشونت، قدرت‌طلبی و حکمرانی استبدادی به‌حساب می‌آید. سایمون، شخصیتی است که نمادی از بی‌گناهی، خرد و احساسات درونی انسان محسوب می‌شود و مرگ او نشان‌دهنده از دست رفتن این ارزش‌ها در جامعه‌ای است که به‌سوی وحشیگری حرکت می‌کند.
کتاب «سالار مگس‌ها» از آن دسته کتاب‌هاست که باگذشت زمان همچنان ارزش خواندن دارد و می‌تواند به‌عنوان یک آینه برای تأمل بر طبیعت انسان و تمایلات درونی او در قبال قدرت و وحشیگری به‌کاربرده شود. این کتاب به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم از طریق آگاهی از طبیعت درونی خود و تلاش برای ایجاد نظم و قوانین عادلانه، به‌جای جنگ و خشونت، به سمت صلح و همزیستی حرکت کنیم.

معرفی شاهکار بزرگ ادبی جهان کتاب “بی‌نوایان” اثر ویکتور مری هوگو

معرفی کتاب و نویسنده

کتاب “بی‌نوایان” اثر ویکتور مری هوگو، یکی از بزرگ‌ترین شاهکارهای ادبی قرن نوزدهم است. ویکتور مری هوگو، نویسندهٔ فرانسوی معروف، با آثار خود ازجمله “بی‌نوایان” به‌عنوان یکی از پیشگامان جنبش رمانتیسم شناخته می‌شود. در این نوشتار، به معرفی این کتاب و سرگذشت ویکتور مری هوگو پرداخته خواهد شد.

داستان و ماجرا

“بی‌نوایان” داستانی غریب‌ و خواندنی است که در قرن هجدهم در شهر پاریس روایت می‌شود. داستان، به تصویر کشیدن زندگی گروهی از زندانیان و خانواده‌های فقیر و مستضعف پاریس است که به شکلی پرفرازونشیب روایت می‌شود و درگیری‌ها، رازها، عشق و تلاش برای بقا ازجمله عناصر مهم این داستان هستند.

تأثیر کتاب “بی‌نوایان” در ادبیات جهانی

“بی‌نوایان” با توانایی خیره کردن خوانندگان در دنیایی پر از همدردی، عشق و رنج، تأثیر بسیاری در ادبیات جهانی داشته است. این کتاب، تمرکز قوی بر شخصیت‌ها و تصویرسازی زندگی مردم عادی را دارد و در کنار آن، مسائل اجتماعی و سیاسی را نیز به تصویر می‌کشد. تأثیر این کتاب در شکل‌گیری جریان‌های ادبی مانند رئالیسم و ناتورالیسم قابل‌توجه است.

فن‌های روایی و ساختار زمانی کتاب

در “بی‌نوایان”، ویکتور مری هوگو از فن‌های روایی متنوعی استفاده می‌کند. شخصیت‌پردازی عمیق و متنوع، توصیفات دقیق محیط و روایت جزئیات زندگی روزمره ازجمله عناصر استفاده‌شده توسط نویسنده در این اثر هستند. همچنین، ساختار زمانی کتاب به شکل پرش‌های زمانی و فلش بک‌هایی که به گذشته و حال داستان بازمی‌گردد، برای خواننده تجربه‌ای پویا و پیچیده را به ارمغان می‌آورد.

خلاصهٔ پیام‌های اصلی کتاب

“بی‌نوایان” در ابعاد گسترده‌ای از مسائل انسانی، اجتماعی و سیاسی سخن می‌گوید. این کتاب به نگاهی بی‌رحمانه به نابرابری اجتماعی، فقر، ستم و ظلم، عشق و بخشش می‌پردازد. هوگو در این اثر تلاش می‌کند تا به خواننده نشان دهد که هر فردی مستحق احترام و شأن وجود دارد و این احترام و شأن را باید به همه افراد اعم از ثروتمندان و فقیران ارائه داد.

نتیجه‌گیری و توصیه‌ها

“بی‌نوایان” با سبک نوشتاری شگفت‌انگیز و توصیفات واقع‌گرایانه، یکی از آثار بزرگ ادبیات جهان است. خواندن این کتاب می‌تواند به‌طور قابل‌توجهی در توسعهٔ دیدگاه ادبی، درک اجتماعی و عمق دانش انسانی کمک کند. به‌عنوان توصیه، پیشنهاد می‌شود هنگام خواندن “بی‌نوایان” با دقت و صبر به این کتاب مشغول شوید و از لحظات بی‌نظیری که در کنار شخصیت‌های نابغه و داستان پرهیجانش قرار خواهید گرفت، لذت ببرید.

کتاب اولیس جیمز جویس: شاهکاری ادبی با سبک نوین و پیچیدگی زبانی

مقدمه
با ورود به دنیای ادبیات، به ندرت با کتابی مانند “اولیس” روبه‌رو می‌شویم. نوشته جیمز جویس، این اثر بزرگ، با استفاده از سبک نوین نگارشی و پیچیدگی زبانی، به یکی از بزرگترین اثرهای ادبیات جهان تبدیل شده است. در این نوشته، به بررسی این اثر شگفت‌انگیز و تأثیرات آن خواهیم پرداخت.

کتاب “اولیس” نوشته جیمز جویس، یکی از آثار برجسته ادبیات جهان است که در سال 1922 منتشر شد. جیمز جویس، نویسنده ایرلندی-آمریکایی، در 2 فوریه 1882 در شهر دوبلین به دنیا آمد. او در دوران نوجوانی و نوجوانی به تحصیل در مدارس مختلف پرداخت و سپس به پاریس مهاجرت کرد. در آنجا، با هنرمندان و نویسندگان برجسته زمان خود مانند اِزْرَایل کیف و سیلویا بلات آشنا شد و تأثیر آن‌ها در آثارش قابل‌تشخیص است.

 

مرور داستان

در کتاب “اولیس”، روایت در طول یک روز و در شهر دوبلین روایت می‌شود، به‌طور دقیق‌تر در تاریخ 16 ژوئن 1904.م داستان این روز را در پیش‌گرفته و ماجراهای سه شخصیت اصلی را دنبال می‌کند. شخصیت لیوپلد بلوم، تبلیغگر یهودی-ایرلندی است که در طول روز با رویدادهای مختلف و دیدارهای مختلفی روبرو می‌شود. همچنین، شخصیت استیون دیدالوس، یک نویسندهٔ جوان و معلم، که در ابتدای داستان در خانه‌ای کرایه‌ای زندگی می‌کند و در طول روز به همراه دوستانش به مراسم تشییع‌جنازه می‌رود. و درنهایت، شخصیت مالی بلوم، همسر لیوپلد بلوم، که به معشوق سابقش خیانت کرده است و بحث‌ها و مشکلات خانوادگی را تجربه می‌کند.

 

تأثیر کتاب “اولیس” در ادبیات جهانی

“اولیس” به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین اثرهای ادبی قرن بیستم شناخته می‌شود و تأثیر قابل‌توجهی در ادبیات جهانی داشته است. این کتاب با استفاده از سبک نوین نگارشی و فن‌های روایی پیچیده، جریان آگاهی و پرتکرار را به‌صورت بی‌سابقه‌ای به کار گرفته است. ازآنجایی‌که جیمز جویس به بررسی مسائل انسانی و روان‌شناختی می‌پردازد، این اثر به‌عنوان نمونه‌ای از آثار نمادین و شاهکارهای ادبی مطرح است.

 

فن‌های روایی و ساختار زمانی

“اولیس” با استفاده از فن “جریان آگاهی” نوشته‌شده است، که به این معنی است که افکار و احساسات شخصیت‌ها به‌صورت ناخودآگاه و پیوسته ظاهر می‌شود. این فن باعث می‌شود خواننده به تجربیات درونی شخصیت‌ها نزدیک شده و از دیدگاه‌های مختلف به داستان نگاه کند. در ضمن، ساختار زمانی کتاب به‌صورت غیرخطی است و در طول یک روز متنوع و پرتکرار، بازگشت‌ها و برگشت‌های زمانی را به تصویر می‌کشد.

 

خلاصهٔ پیام‌های اصلی کتاب

“اولیس” در بسیاری از جنبه‌ها به بررسی مسائل انسانی می‌پردازد. این کتاب به‌طور نمادین به موضوعاتی مانند هویت فردی، زندگی شهرگی، روابط انسانی، آرزوها و بی‌ثباتی زندگی اشاره می‌کند. پیام اصلی این کتاب می‌تواند این باشد که زندگی انسانی پر از پیچیدگی‌ها و تناقضات است و هیچ شخصی به‌تنهایی نمی‌تواند معنای واقعی زندگی را درک کند. همچنین، جویس به بررسی مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز در این کتاب می‌پردازد و نشان می‌دهد که انسان‌ها در تلاش برای یافتن همبستگی و معنا در جهان مدرن بی‌ثبات بسیاری از مشکلات را تجربه می‌کنند.

 

نتیجه‌گیری و توصیه‌ها

“اولیس” به‌عنوان یکی از آثار بزرگ ادبی و رمان‌های بی‌مانند تاریخ ادبیات شناخته می‌شود. این کتاب نه‌تنها برای علاقه‌مندان به ادبیات مدرن، بلکه برای همهٔ علاقه‌مندان به ادبیات و هنر ارزش خواندن دارد. با توجه به تناقضات و پیچیدگی‌های موجود در داستان، خواندن این کتاب ممکن است چالش‌برانگیز باشد، اما تجربهٔ خواندن آن می‌تواند به‌طور قابل‌توجهی در توسعهٔ دیدگاه و درک ادبی کمک کند. درنهایت، توصیه می‌شود قبل از خواندن این کتاب، با آثار دیگر جیمز جویس آشنا شده و درکی از سبک و فن‌های وی پیدا کنید تا بتوانید به‌طور کامل از غنای ادبی این اثر لذت ببرید.

پس از خواندن این پست، شما با موضوعات و تکنیک‌های روایی متنوع کتاب “اولیس” آشنا شده و اطلاعاتی جامع در این زمینه کسب خواهید کرد. بنابراین، حتماً در دسترس قرار دادن این شاهکار ادبی در لیست خواندنی‌های خود درنظر بگیرید.

ارتباط بین کمبود ویتامین D3 و افزایش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر در میان زنان ساکن در مناطقی با توزیع نابرابر نور خورشید

این مقاله رابطه بین کمبود ویتامین D3 و احتمال ابتلا به بیماری آلزایمر مانند در زنان به‌ویژه در مناطق کوهپایه‌ای خاورمیانه و شمال اروپا را بررسی می‌کند.

ویتامین D3 یک ماده مغذی مهم است که نقش مهمی در تنظیم سطح کلسیم و فسفر در بدن دارد. زمانی که در معرض نور خورشید قرار می‌گیرد در پوست تولید می‌شود و از طریق رژیم غذایی و مکمل‌ها نیز قابل دریافت است. کمبود ویتامین D3 یک مشکل بهداشتی جهانی است که میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار می‌دهد. در مناطقی با توزیع نابرابر نور خورشید، مانند مناطق کوهپایه‌ای در خاورمیانه و شمال اروپا، شیوع کمبود ویتامین D3 به‌ویژه در میان زنان بالاست.
علائم کمبود ویتامین D3 شامل درد استخوان، ضعف عضلانی و افزایش خطر شکستگی است. در موارد شدید، می‌تواند منجر به راشیتیسم در کودکان و استئومالاسی در بزرگ‌سالان شود. کمبود ویتامین D3 همچنین با تعدادی از بیماری‌های مزمن ازجمله بیماری آلزایمر مرتبط است.

بیماری آلزایمر یک اختلال عصبی پیش‌رونده است که میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار می‌دهد. این شایع‌ترین علت زوال عقل است که 60 تا 80 درصد موارد را تشکیل می‌دهد. علت دقیق بیماری آلزایمر هنوز به‌طور کامل شناخته‌نشده است، اما چندین عامل خطر ازجمله سن، ژنتیک و عوامل سبک زندگی شناسایی‌شده است. کمبود ویتامین D3 همچنین به‌عنوان یک عامل خطر بالقوه برای بیماری آلزایمر، به‌ویژه در میان زنانی که در مناطقی با توزیع نابرابر نور خورشید زندگی می‌کنند، ظاهرشده است.

Vitamin D and Alzheimer’s Disease: Neurocognition to Therapeutics

چندین مطالعه ارتباطی بین کمبود ویتامین D3 و افزایش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر در میان زنان این مناطق پیداکرده‌اند. به‌عنوان‌مثال، مطالعه‌ای که در ترکیه انجام شد نشان داد که سطوح پایین ویتامین D3 با خطر بالاتر اختلالات شناختی و زوال عقل در میان زنان مرتبط است. به‌طور مشابه، مطالعه‌ای که در ایران انجام شد نشان داد که سطوح پایین ویتامین D3 با افزایش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر در بین زنان مرتبط است.

مکانیسم‌های بالقوه ارتباط بین کمبود ویتامین D3 و بیماری آلزایمر شامل نقش آن در کاهش التهاب، تنظیم سیستم ایمنی و محافظت در برابر استرس اکسیداتیو است. ویتامین D3 همچنین ممکن است در پاک‌سازی پلاک‌های بتا آمیلوئید که از علائم بیماری آلزایمر هستند، نقش داشته باشد.

شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد مکمل ویتامین D3 ممکن است به کاهش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر در میان زنان ساکن در مناطقی با توزیع نابرابر نور خورشید کمک کند. به‌عنوان‌مثال، مطالعه‌ای که در بریتانیا انجام شد نشان داد که مکمل ویتامین D3 عملکرد شناختی را در افراد مسن بهبود می‌بخشد، به‌ویژه آن‌هایی که سطح ویتامین D3 پایینی دارند. به‌طور مشابه، مطالعه‌ای که در نروژ انجام شد نشان داد که مکمل ویتامین D3 خطر ابتلا به بیماری آلزایمر را در بین زنان کاهش می‌دهد.

درنتیجه، ارتباط بین کمبود ویتامین D3 و افزایش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر در میان زنان ساکن در مناطقی با توزیع نابرابر نور خورشید به‌طور فزاینده‌ای آشکار می‌شود. کمبود ویتامین D3 یک مشکل بهداشتی جهانی است که میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان به‌ویژه زنان در مناطقی با توزیع نابرابر نور خورشید تحت تأثیر قرار می‌دهد. مکانیسم‌های بالقوه ارتباط بین کمبود ویتامین D3 و بیماری آلزایمر شامل نقش آن در کاهش التهاب، تنظیم سیستم ایمنی و محافظت در برابر استرس اکسیداتیو است. مکمل ویتامین D3 ممکن است به کاهش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر در بین زنان در این مناطق کمک کند. تحقیقات بیشتری برای درک کامل رابطه بین کمبود ویتامین D3 و بیماری آلزایمر و ایجاد مداخلات مؤثر برای کاهش خطر ابتلا به این بیماری ناتوان‌کننده موردنیاز است.

منابع:
1. Annweiler C، Dursun E، Feron F، و همکاران. ویتامین D و شناخت در افراد مسن: دستورالعمل‌های اجماع بین‌المللی Geriatr Psychol Neuropsychiatr Vieil. 2016 مارس 1; 14 (1): 265-73.
2. Etgen T، Sander D، Bickel H، و همکاران. کمبود ویتامین D، اختلال شناختی و زوال عقل: یک بررسی سیستماتیک و متاآنالیز. ناهنجاری شناختی جنون گریاتر. 2012؛ 33 (5): 297-305.
3. Llewellyn DJ، Lang IA، Langa KM، و همکاران. ویتامین D و اختلال شناختی در جمعیت مسن ایالات‌متحده J Gerontol A Biol Sci Med Sci. 2011 سپتامبر؛ 66 (9): 59-65.
4. McCann JC، Ames BN. آیا شواهد بیولوژیکی یا رفتاری قانع‌کننده‌ای وجود دارد که کمبود ویتامین D را با اختلال عملکرد مغز مرتبط می‌کند؟ FASEB J. 2008 Apr;22(4):982-1001.
5. میلر جی دبلیو. ویتامین D و عملکرد شناختی در افراد مسن: نتایج NHANES III. J Am Geriatr Soc. آوریل 2012؛ 60 (4): 705-6.
6. Moon JH، Lim S، Han JW، و همکاران. سطح سرمی 25 هیدروکسی ویتامین D و خطر اختلال شناختی خفیف و زوال عقل: مطالعه طولی کره‌ای در مورد سلامت و پیری (KLoSHA). کلین اندوکرینول (Oxf). اکتبر 2015؛ 83 (4): 36-42.
7. Munger KL، Levin LI، Hollis BW، و همکاران. سطح سرمی 25 هیدروکسی ویتامین D و خطر ابتلا به مولتیپل اسکلروزیس. جاما. 2006 دسامبر 20؛ 296 (23): 2832-8.
8. Slinin Y, Paudel ML, Taylor BC, et al. سطح 25-هیدروکسی ویتامین D و عملکرد شناختی و کاهش آن در مردان مسن. عصب‌شناسی. 2010 ژانویه 5; 74 (1): 33-41.
9. تقی‌زاده م، طلایی ع، جزایری ع، و همکاران. پلی مورفیسم ApaI ژن گیرنده ویتامین D و بیماری آلزایمر. اکسپرس Gerontol. 70:135-9 نوامبر 2015.
10. Wang L, Hara K, Van Baren JM, et al. گیرنده ویتامین D و بیماری آلزایمر: بررسی اعصاب پیری جلویی 17 فوریه 2016؛ 8:119.

 

منشأ ایجاد سرطان توسط دانشمندان از طریق “جراحی” سلولی شناسایی شد

تحقیقات دانشگاه وارویک بینش‌های جدیدی را در مورد علت اصلی تشکیل سرطان در طی تقسیم سلولی (یا میتوز) نشان می‌دهد و به راه‌حل‌های بالقوه برای جلوگیری از وقوع آن اشاره می‌کند.

هنگامی‌که یک سلول به‌طور غیرطبیعی تقسیم می‌شود، تعداد کروموزوم‌های صحیح را با دو سلول جدید به اشتراک نمی‌گذارد، که می‌تواند منجر به سرطان شود. تحقیقات جدید دانشکده پزشکی وارویک با استفاده از “جراحی سلولی” دلیل و چگونگی این اتفاق را کشف کرده است. درک منشأ تقسیم سلولی غیرطبیعی و تشکیل سرطان ممکن است به پیشگیری منجر شود.

هنگامی‌که یک سلول به‌طور طبیعی تقسیم می‌شود، یک کپی از هر کروموزوم ایجاد می‌کند و سپس آن‌ها را به‌طور مساوی بین دو سلول جدید به اشتراک می‌گذارد. این عملکرد توسط یک ماشین پیچیده در سلول به نام دوک میتوزی انجام می‌شود. اگر در این مرحله مشکلی پیش بیاید، دو سلول جدید آنئوپلوئید خواهند بود، به این معنی که تعداد کروموزوم‌های درستی ندارند و در هنگام اشتراک‌گذاری اطلاعات ژنتیکی اشتباه می‌کنند.

سلول‌های سرطانی آنئوپلوئید هستند، بنابراین درک اینکه چگونه و چرا این اتفاق می‌افتد، برای یافتن چگونگی منشأ بیماری بسیار مهم است. گروه تحقیقاتی پروفسور استفان رویل در دانشکده پزشکی وارویک دقیقاً این را شناسایی کرده است.

Mitosis Cell Division Process Illustration
میتوز فرآیندی است که از طریق آن یک سلول کروموزوم های خود را کپی می کند و سپس آنها را جدا می کند و دو هسته یکسان را برای آماده سازی برای تقسیم سلولی تولید می کند. میتوز معمولاً با تقسیم مساوی محتوای سلول به دو سلول دختر از نظر ژنتیکی یکسان دنبال می شود.

آن‌ها دریافتند که برخی از کروموزوم‌ها می‌توانند گم شوند و در مجموعه‌ای از غشاها که در ناحیه‌ای در اطراف دوک سلولی وجود دارد، به دام بیفتند و از تقسیم مناسب کروموزوم‌ها جلوگیری کرده و منجر به تقسیم سلولی غیرطبیعی شود که می‌تواند باعث سرطان شود.

آن‌ها کشف خود را با انجام نوعی “جراحی” روی سلول‌های زنده انجام دادند. محققان راهی ابداع کردند تا گره‌های غشایی را که کروموزوم‌ها در آن به دام می‌افتند، از بین ببرند و درنتیجه کروموزوم‌ها توسط دوک نجات پیدا کردند، بنابراین تقسیم سلولی سالم طبیعی را امکان‌پذیر کردند.

این برای اولین بار ثابت کرد که گیر افتادن کروموزوم‌ها در این غشاها یک عامل خطر مستقیم برای تشکیل سلول‌های سرطانی است و درک این خطر می‌تواند به پیشگیری مؤثرتری از سرطان منجر شود.

استفان رویل، استاد زیست‌شناسی سلولی در دانشکده پزشکی وارویک، اظهار داشت: بسیاری از دانشمندانی که روی تقسیم سلولی کار می‌کنند، روی دوک تمرکز می‌کنند که اینکه چگونه کار می‌کند و چرا در سرطان اشتباه می‌کند. در این مقاله ما توجه را تغییر دادیم و غشاهای درون سلول‌های در حال تقسیم را بررسی کردیم.

دکتر نوریا فراندیز، نویسنده اصلی این مطالعه، گفت: ما متوجه شدیم که کروموزوم‌ها می‌توانند در غشاها به دام بیفتند و این‌یک فاجعه برای سلول در حال تقسیم است چراکه این پتانسیل را دارد که یک سلول طبیعی را به سلول سرطانی تبدیل کند.

پیشگیری از این فرآیند ممکن است راهی برای درمان بیماری باشد.

 

Reference: “Endomembranes promote chromosome missegregation by ensheathing misaligned chromosomes” by Nuria Ferrandiz, Laura Downie, Georgina P. Starling and Stephen J. Royle, 28 April 2022, Journal of Cell Biology.
DOI: 10.1083/jcb.202203021

در مورد نحوه عملکرد حافظه، مورچه‌های یخ‌زده چه چیزی می‌توانند به ما بگویند

ما انسان‌ها جهت‌یاب‌های همه‌کاره و ماهری هستیم، اما حشرات ممکن است مهارت‌های جهت‌یابی حتی بهتری داشته باشند. برای آن‌ها، ارزش این موضوع در معنای واقعی کلمه مرگ و زندگی است و به دلیل همین برتری است که ما تصمیم گرفتیم تعدادی مورچه و سوسک را منجمد کنیم (نگران نباشید، آن‌ها هنوز زنده مانده‌اند) تا در مورد نحوه به یادآوردن راه خانه خود پس از یک گردش بیشتر بدانیم.

مهارت‌های آن‌ها بسیار چشمگیر است. مورچه‌هایی که در نمکدان‌های صحرا زندگی می‌کنند، می‌توانند بیش از یک کیلومتر را طی کنند و همیشه موقعیت مکان خود را نسبت به لانه‌شان بدانند. هیچ عارضه یا ویژگی دیگری در آن زمین وجود ندارد که به مورچه‌ها کمک کند تشخیص دهند کجا هستند.

در عوض، مورچه‌ها همانند کاشفان بزرگی چون کریستف کلمب و فردیناند ماژلان، از موقعیت خورشید در آسمان به‌عنوان قطب‌نما و حرکت خود برای تخمین فواصل استفاده می‌کنند. اگر جهت و مسافتی را که از خانه دور شده‌اید را می‌دانید پس می‌توانید خطی بکشید که به آن جهت اشاره می‌کند و این به مورچه‌ها اجازه می‌دهد تا پس از یافتن غذا با خیال راحت به خانه بازگردند.

برای ارائه دیدگاهی در مورد کاری که این حشرات قابل‌توجه انجام می‌دهند، در نظر بگیرید که ۱ کیلومتر حدود ۱۰۰۰۰۰ برابر طول بدن یک مورچه است که معادل پیاده‌روی انسانی از نیویورک به واشنگتن دی سی و سپس بازگشت است و جالب آنکه آن‌ها همیشه مسیر صحیح و مقدار مسافت طی شده را می‌دانند؛ ما می‌خواستیم در مورد نحوه انجام این کار بیشتر بدانیم.

داخل مغز حشرات

به لطف پیشرفت‌های اخیر در میکروسکوپ و ژنتیک، دانشمندان توانسته‌اند سلول‌های مختلف مغز را وادار کنند که رنگ‌های مختلف نور ساطع کنند. این دستاورد بزرگ به محققان این امکان را داد تا تک‌تک نورون‌ها را تشخیص دهند و نحوه اتصال آن‌ها به یکدیگر را در کلاف عصبی که مغز را تشکیل می‌دهند، باز کنند.

این فن برای مشاهده اینکه چگونه مغز یک حشره مسیر خود را دنبال می‌کند – و شناسایی سلول‌های مغزی که سرعت حشره را در حین حرکت رمزگذاری می‌کنند – استفاده‌شده است.

مشاهده شد با این اطلاعات، مغز می‌تواند با افزودن مداوم سرعت فعلی خود به حافظه خود در طول سفر، مسافتی را که طی کرده است محاسبه کند، یعنی هم‌جهت و هم مسافت طی شده توسط حشره توسط نورون‌های مغز آن هنگام دور شدن از لانه خود کدگذاری می‌شود؛ اما چگونه این اطلاعات در حافظه آن‌ها ذخیره می‌شود تا بتوانند راه بازگشت خود را پیدا کنند؟

 

تحقیق در مورد حافظه

صادقانه بگویم، این‌یک معمای گیج‌کننده بود. حشرات در حال حرکت سریع باید حافظه مسیر و مسافت خود را دائماً در حال پرواز یا حرکت به‌روز کنند و درعین‌حال می‌توانند آن را برای چند روز به خاطر بسپارند.

این دو جنبه از حافظه – به‌روزرسانی سریع و ماندگاری طولانی – معمولاً ناسازگار در نظر گرفته می‌شوند، اما به نظر می‌رسد حشرات موفق به ترکیب آن‌ها می‌شوند.

ما تصمیم گرفتیم دقیقاً بررسی کنیم که چگونه حشرات موفق می‌شوند خاطرات را که دائماً به‌روز می‌شوند را در یک دوره زمانی طولانی به خاطر بسپارند و به این نتیجه رسیدیم که انجماد حشرات بهترین راه برای یافتن پاسخ است.

بله! عجیب به نظر می‌رسد، اما اجازه دهید توضیح دهم که چرا؟!

متخصصان بیهوشی می‌دانند که وقتی فردی تحت بیهوشی قرار می‌گیرد، چیزهای خاصی را که قبل از بیهوشی اتفاق افتاده فراموش می‌کند، اما بسته به نحوه ذخیره این خاطرات، موارد دیگری را به خاطر می‌آورد.

نزدیک‌ترین چیز به بیهوشی حشرات سرد کردن آن‌هاست. هنگامی‌که دمای آن‌ها به دمای ذوب یخ (۰ ºC) کاهش می‌یابد، فعالیت الکتریکی در مغز متوقف می‌شود و حشرات به کما می‌روند.

اگر خاطرات جهت و فاصله آن‌ها به‌عنوان فعالیت الکتریکی کوتاه‌مدت حفظ شود، زمانی که منجمد شوند از بین می‌رود، اما اگر در سیناپس‌های بین نورون‌ها (به‌عنوان خاطرات طولانی‌مدت) ذخیره شوند، حفظ می‌شوند.

بنابراین، مورچه‌ها و سوسک‌ها را زمانی که از لانه‌هایشان دور می‌شدند گرفتیم و به مدت ۳۰ دقیقه تا دمای ذوب یخ (۰ ºC) خنک کردیم. سپس آن‌ها را به دمای محیط برگرداندیم و پس از بهبودی، آن‌ها را در مکانی ناآشنا رها کردیم تا ببینیم چه خواهند کرد.

به‌طورمعمول، هنگامی‌که این حشرات در یک مکان ناآشنا در محیط خانه خود رها می‌شوند، مستقیماً به سمت جایی می‌دوند که اگر جابجا نمی‌شدند، لانه آن‌ها بود؛ یعنی به‌موازات مسیر عادی خود می‌دویدند و هنگامی‌که مسافت مورد انتظار را طی کردند شروع به جستجو برای ورودی لانه خود می‌کردند.

اما ما متوجه شدیم که حشراتی که یخ‌زده بودند در جهت مورد انتظار حرکت کردند، اما مسافتی را که باید طی کنند فراموش کرده بودند و این بدان معنی بود که آن‌ها خیلی زودتر شروع به جستجوی ورودی لانه خود کردند.

در ابتدا گیج‌کننده بود که حافظه فاصله زمانی که حافظه جهت حفظ می‌شد بدتر شد، این نتیجه تمایز واضحی را بین حافظه کوتاه‌مدت (فراموش‌شده) و حافظه بلندمدت (حفظ‌شده) که انتظار داشتیم ایجاد نکرد.

اما ما فکر می‌کنیم که بهترین توضیح برای این پدیده، دو خاطره مجزا نیست، بلکه یک حافظه مشترک است که هم‌جهت و هم مسافت را باهم رمزگذاری می‌کند و زمانی که حشره منجمد می‌شود تا حدی تحلیل می‌رود.

توضیح این رویداد این‌گونه است، تصور کنید که به‌جای به خاطر سپردن یک‌فاصله و یک‌جهت (زاویه)، موقعیت خود را در مختصات x-y، یعنی سیستم مختصات دکارتی که در مدرسه یاد گرفتیم، به خاطر می‌آورید.

سپس اگر مقداری از حافظه خود را از دست بدهید، هر دو مقدار x و y شما کاهش می‌یابد و با فرض از دست دادن نسبت مشابهی از حافظه در هر دو محور، درنهایت بافاصله کوتاه‌تری مواجه می‌شوید اما همچنان زاویه یا جهت یکسانی خواهید داشت.

به نظر می‌رسد که حشرات مدت‌ها قبل از رنه دکارت از سیستم مختصات دکارتی برای رسیدن به خانه استفاده کرده‌اند.

بسیار خوب، مسئله قابل‌فهم شد. چقدر جالب.

چه انسان و چه حشره، همه ما باید به خانه برگردیم. یادگیری نحوه یادآوری مغز حشرات به ما کمک می‌کند تا بفهمیم ما انسان‌ها نیز چگونه این کار را انجام می‌دهیم.

Ioannis Pisokas، کاندیدای دکترا در علوم اعصاب محاسباتی و BioRobotics، دانشگاه ادینبورگ. آجی نارندرا، مدرس ارشد دانشکده علوم طبیعی، دانشگاه مک کواری و آیسه یلماز-هوسینگر، محقق فوق دکترا در جانورشناسی عملکردی، دانشگاه لوند.

این مقاله با مجوز Creative Commons از The Conversation بازنشر شده است.

مقاله اصلی را بخوانید.

راز قارچ‌های میکوریز

قارچ‌ها، به‌ویژه آن‌هایی که «میکوریزی» هستند، متحدان طبیعی جنگل هستند، زیرا جذب مواد مغذی برای درخت را بهبود می‌بخشند؛ اما کدام‌یک از استراتژی‌های تغذیه میکوریزا بیشترین تنوع درختی را در جنگل به همراه دارد: استراتژی A (اکتومیکوریزا) یا استراتژی B (میکوریزای آربوسکولار)؟

زیست‌شناسان دانشگاه مونترال و موسسه تحقیقات زیست‌شناسی گیاهی این سؤال را مطرح کردند و دریافتند که پاسخ نه A هست و نه B، بلکه ترکیبی از این دو است و این ثابت می‌کند که قدرت در اتحاد یا بهتر است بگوییم، در تنوع وجود دارد.

ظرفیت تغذیه قدرتمند میکوریزا

“میکوریزا، از یونانی myco-، “قارچ” و rhiza، “ریشه”، نوعی رابطه همزیستی بین یک گیاه و یک قارچ است که از زمان استعمار زمین توسط گیاهان، چندین میلیون سال پیش وجود داشته است.”

الکسیس کارترون، نویسنده اصلی این مطالعه توضیح داد: “این ارتباط مثبت برای هر دو شریک بدون شک گسترده‌ترین و مهم‌ترین شکل “همزیستی متقابل ” در اکوسیستم‌های زمینی است.”

کارترون دارای مدرک Ph.D. در زیست‌شناسی از دانشگاه مونترال و در حال حاضر به‌عنوان محقق فوق دکتری در بخش علوم و سیاست محیطی در دانشگاه میلان ایتالیا مشغول به کار است.

در گیاه‌شناسی، قارچ‌های میکوریزا از دیرباز به‌عنوان مزایای تغذیه‌ای قابل‌توجهی برای گیاهان با گسترش سیستم ریشه خود تا ۱۰ برابر سطح اولیه ریشه شناخته‌شده‌اند و آن‌ها را قادر می‌سازند آب و مواد معدنی را از خاک بهتر جذب کنند. به‌عنوان‌مثال، قارچ‌های میکوریزی قادرند فسفر را در خاک حل کنند و آن را در دسترس گیاهان قرار دهند. در عوض، این گیاه قند تولیدشده از طریق فتوسنتز را در اختیار قارچ‌ها قرار می‌دهد.

ناظر این مطالعه، Etienne Laliberté، رئیس کانادایی درزمینهٔ تنوع زیستی عملکردی گیاهی در دانشگاه مونترال، گفت: مدتی است که علاقه فزاینده‌ای به نقش مهم قارچ‌های میکوریزی در تنوع زیستی گیاهان وجود دارد.

دو استراتژی برای قارچ‌ها

به نظر می‌رسد دو نوع اصلی میکوریزا، اکتومیکوریزا و میکوریزا آربوسکولار، به طرق مختلف بر تنوع گونه‌های درختی در جنگل‌ها تأثیر می‌گذارند.

اکتومیکوریزا حدود ۲ درصد از گونه‌های گیاهی را تحت تأثیر قرار می‌دهد که عمدتاً مخروطیان جنگل‌های نیمکره شمالی هستند. میکوریزا آربوسکولار، قدیمی‌ترین و گسترده‌ترین شکل ارتباط همزیستی بین قارچ‌ها و گیاهان، ۸۰ درصد از گیاهان خشکی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این دو در نحوه چسبیدن قارچ به ریشه گیاه متفاوت هستند.

دانشمندان مشاهده کرده‌اند که جنگل‌هایی با خاک‌های غنی‌شده توسط میکوریزای آربوسکولار، متنوع‌تر هستند. به‌عنوان‌مثال، جنگل‌های بارانی استوایی غنی از گونه‌ها، عمدتاً از درختان میکوریز آربوسکولار تشکیل‌شده‌اند، درحالی‌که جنگل‌های شمالی فقیر از گونه‌ها تحت سلطه درختان اکتومیکوریزا هستند.

به همین دلیل، محققان بر این باور بودند که میکوریزا آربوسکولار همزیستی و تنوع گونه‌های گیاهی را افزایش می‌دهد، درحالی‌که اکتومیکوریزا باعث تسلط یک یا تنها چندگونه می‌شود.

مطالعات تجربی نهال‌ها و مشاهدات در مقیاس بزرگ در به یوم‌های مختلف زمینی (مناطق جغرافیایی که آب‌وهوا، جانوران و گیاهان مشابهی دارند) نیز از این فرضیه حمایت می‌کند؛ بااین‌حال، توسط مطالعه جدید به چالش کشیده شده است.

بیش از ۸۰۰۰۰ قطعه جنگلی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت، درختان جنگلی با یکدیگر و با قارچ‌های میکوریزا در یک سطح بسیار موضعی (در چند متر) در طی چندین دهه تعامل دارند؛ بنابراین، کارترون و لالیبرته مجبور شدند این فرضیه را درزمینهٔ ای جنگلی (مساحتی به وسعت چند صد مترمربع) در جنگل‌های متعددی آزمایش کنند تا تعیین کنند آیا می‌توان نتایج را تعمیم داد یا خیر.

کارترون توضیح داد: “ما حدود ۸۲۰۰۰ قطعه جنگلی را در سراسر ایالات‌متحده تجزیه‌وتحلیل کردیم و به این نتیجه رسیدیم که قطعاتی که به‌شدت تحت سلطه اکتومیکوریزا یا میکوریزا آربوسکولار بودند، تنوع درختی کمتری داشتند.”

“در کمال تعجب، این جنگل‌ها با ترکیبی از هر دو استراتژی میکوریزی بودند که تعداد گونه‌های درختی بیشتری داشتند؛ بنابراین نتایج ما نشان می‌دهد که غلبه هر یک از قارچ‌ها، صرف‌نظر از نوع آن، به نظر می‌رسد تنوع درختان جنگلی را کاهش می‌دهد.”

آیا میکوریزا می‌تواند به مبارزه با تغییرات آب‌وهوایی کمک کند؟

درحالی‌که تسلط میکوریزا را می‌توان در چندین مقیاس، مانند سیستم ریشه، قطعه جنگلی و به یوم تعیین کرد، این مطالعه بر اهمیت در نظر گرفتن تأثیر میکوریزا بر فرآیندهای اکولوژیکی در سطح قطعه جنگل تأکید می‌کند. مطالعه نشان می‌دهد که در این مقیاس، همزیستی استراتژی‌های میکوریزا می‌تواند تنوع گیاهی را ارتقا دهد.

محققان خاطرنشان کردند: «گاهی اوقات جنگل‌هایی با ترکیبی از استراتژی‌های میکوریزا توسط زیست‌شناسان نادیده گرفته می‌شوند، زیرا فراوانی کمتری دارند.» بااین‌حال، مطالعه ما نشان داده است که همیشه این‌طور نیست و این گونه‌های مختلط درواقع می‌توانند بخش بزرگی از جنگل‌های جهان را تشکیل دهند.

چنین جنگل‌هایی ممکن است راه بسیار مهمی برای تحقیقات و مدیریت جنگل‌ها باهدف قرار دادن خدمات بیشتر اکوسیستم باشند: مبارزه با تغییرات اقلیمی و انطباق با تغییرات اقلیمی نمونه خوبی از خدماتی است که یک اکوسیستم می‌تواند ارائه دهد، زیرا یک جنگل پررونق با تنوع درختی بالا، مخزنی مطلوب برای آب‌وهوا است.

مقاله الکسیس کارترون و همکاران «تسلط میکوریزا تنوع گونه‌های درختی محلی را در جنگل‌های ایالات‌متحده کاهش می‌دهد» در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ در Nature بوم‌شناسی and Evolution منتشر شد.

سویه‌های باکتریایی مهندسی‌شده، محصولات را بارور کرده و آلودگی آبراه‌ها را کاهش می‌دهند

محققان دانشگاه ایالتی واشنگتن سویه‌هایی از باکتری موجود در خاک Azotobacter vinelandii که در همه‌جا تثبیت‌کننده نیتروژن است را برای تولید آمونیاک و دفع آن در غلظت‌های بالا و انتقال آن به گیاهان زراعی به‌جای کودهای شیمیایی معمولی مهندسی کرده‌اند.

 

دکتر فلورانس موس، استادیار پژوهشی موسسه شیمی بیولوژیکی دانشگاه ایالتی واشنگتن، گفت: «ما شواهد قطعی ارائه کردیم مبنی بر اینکه آمونیاک آزادشده به گیاه برنج منتقل می‌شود. هدف رویکرد منحصربه‌فرد ما، ارائه راه‌حل‌های جدید برای چالش جایگزینی کودهای صنعتی با باکتری‌های سفارشی است.»

به‌عبارت‌دیگر، این رویکرد می‌تواند منبع اصلی آلودگی محیط‌زیست را کاهش دهد.

این تحقیق در Applied and Environmental Microbiology، مجله انجمن آمریکایی میکروبیولوژی منتشرشده است.

محققان از فن‌های ویرایش ژن برای مهندسی A. vinelandii برای تولید آمونیاک در سطح ثابت، بدون توجه به شرایط محیطی اطراف باکتری و دفع آن در غلظت‌های کافی برای بارورسازی مؤثر محصولات استفاده کردند.

استفاده از فن‌های ویرایش ژن به‌جای قرار دادن ژن‌های ترا ریخته در ژنوم A. vinelandii اجازه می‌دهد از الزامات نظارتی اجتناب شود که روند توسعه را کند تر، دشوارتر و گران‌تر می‌کرد.

انگیزه علمی این تحقیق علاقه به درک بهتر تثبیت نیتروژن بود؛ یعنی فرآیندهای شیمیایی که توسط آن نیتروژن اتمسفر به ترکیبات آلی به‌عنوان بخشی از چرخه نیتروژن جذب می‌شود.

موس می‌گوید: «کار ما به ارائه درک کامل‌تر و اساسی از عواملی که بیان ژن را در یک میکروارگانیسم تثبیت‌کننده نیتروژن مدلی تشکیل می‌دهند کمک می‌کند و بیوشیمی را که باعث دفع آمونیاک در A. vinelandii می‌شود، تعریف می‌کند. »

انگیزه عملی این تحقیق کاهش مشکلات عمده آلودگی آب بود که هنگام شسته شدن کود نیتروژن اضافی به آبراهه‌ها ایجاد می‌شود. این موضوع باعث شکوفایی جلبکی می‌شود که اکسیژن را کاهش می‌دهد و ماهی‌ها و دیگر آبزیان را از بین می‌برد و «مناطق مرده» را در دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و گستره‌های اقیانوس ایجاد می‌کند.

به‌عنوان‌مثال منطقه مرده در شمال خلیج مکزیک نزدیک به ۱۶۶۰ کیلومترمربع را در برمی‌گیرد.

برای این منظور، محققان در حال طراحی باکتری‌ها برای تولید آمونیاک با سرعت ثابت هستند و آن‌ها انتظار دارند که بتوانند گروه‌های مختلف A.vinelandii را برای تولید آمونیاک با نرخ‌های متفاوت و متناسب با نیاز گونه‌های مختلف گیاهان زراعی طراحی کنند.

این روند اجازه می‌دهد تا تمام آمونیاک تولیدشده توسط گیاهان مورداستفاده قرار گیرد، نه اینکه در آبراه‌ها شسته شود.

موس همچنین اضافه می‌کند: «استفاده گسترده موفق از این کودهای زیستی برای کشاورزی، آلودگی را کاهش می‌دهد، راه‌های پایداری برای مدیریت چرخه نیتروژن در خاک ارائه می‌کند، هزینه‌های تولید را کاهش می‌دهد و حاشیه سود را برای کشاورزان افزایش می‌دهد و با بهبود حاصلخیزی خاک، تولید غذای پایدار را افزایش می‌دهد.»

منبع: Engineered bacterial strains could fertilize crops, reduce waterways pollution

۲۰۲۱ سال زیست‌شناسی

درک دقیق عملکرد مغز و اجسام چند سلولی امسال به اوج جدیدی رسید، درحالی‌که ژنوم ویروس کووید-۱۹ و موجودات مختلف شگفتی‌های بیشتری را به همراه داشت.

سه و نیم میلیارد سال فرگشت به زندگی بر روی زمین زمان زیادی برای کشف حاشیه‌های ممکن داده است، بنابراین علم زیست‌شناسی کارهای زیادی برای انجام دادن دارد. زیست شناسان برخی از اصول و مکانیسم‌های اساسی را شناسایی کرده‌اند که بر حوزه آن‌ها حکمرانی می‌کند، مانند انتخاب طبیعی، ماهیت سلولی موجودات و اصل زیست‌شناسی مولکولی.

آن‌ها تلاش کرده‌اند تا نه‌تنها تنوع آنچه را که چارلز داروین «زیباترین و شگفت‌انگیزترین اشکال بی‌پایان» می‌نامد، بلکه کهکشان‌های میکروسکوپی پیچیده در سطح سلولی درون آن‌گونه‌ها را فهرست بندی کنند. آن‌ها حتی در درک ماده شیمیایی پیچیده‌ای که سلول‌ها، ارگانیسم‌ها و اکوسیستم‌ها را زنده می‌کند، پیشرفت کرده‌اند.

بااین‌حال، جهان زنده هرگز از غافلگیری دست برنمی‌دارد. مسائل مختلف تجربی مانند خاک و خواب اسرار را در خود جای‌داده‌اند و برخی اکتشافات و فرضیات قدیمی دانشمندان را در مورد آنچه حتی ازنظر بیولوژیکی امکان‌پذیر است را از بین می‌برد.

برای مثال، این‌یک اصل دیرینه بیوشیمی بوده است که خواص مفید مولکول‌های پروتئین تا حد زیادی به نحوه تا کردن زنجیره‌های اسیدآمینه خود به شکل دقیق بستگی دارد؛ اما یکی از داغ‌ترین موضوعات این روزها در علم پروتئین، مطالعه پروتئین‌های چکش‌خوار و توده‌های مولکول‌های پروتئینی به نام رسوب است که طیف وسیعی از فرآیندهای حیاتی را در سلول‌ها کنترل می‌کنند و دقیقاً به این دلیل کار می‌کنند که به‌جای ثابت شدن در یک واحد، سیال هستند.

درس‌های همه‌گیری

با توزیع گسترده‌تر واکسن‌ها علیه کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۱، بخش‌هایی از جهان برای مدت کوتاهی شروع به خارج شدن از زیر این همه‌گیری کردند، حتی زمانی که ظهور واریانت دلتا و سایر اشکال ویروس SARS-CoV-2 تأکید کرد که بحران برای اپیدمی‌ها تمام نشده است.

درس سخت دو سال گذشته این بود که ابزارهای آماری، نظام‌های بهداشت عمومی و پروتکل‌های ارتباطی که بر آن‌ها تکیه می‌شود، کاملاً برای مقابله با ویروسی به این چالش‌برانگیزی آماده نیستند. حتی در حال حاضر، نگرانی‌هایی وجود دارد که نظام‌های نظارت ویروسی در سراسر جهان ممکن است برای نظارت بر ظهور گونه‌های جدید بالقوه خطرناک SARS-CoV-2 ناکافی باشند.

Photo of Rafflesia arnoldii growing on vines in Indonesian forest.

مجموعه‌ای بدبو از شگفتی‌های ژنتیکی

یک گیاه انگلی خارق‌العاده بومی آسیای جنوب شرقی بیشتر عمر خود را به‌عنوان رشته‌ای از سلول‌ها می‌گذراند که در داخل گیاهان دیگر رشد می‌کنند، سپس به‌عنوان یک گل غول‌پیکر شکوفا می‌شوند که به وزن یک بچه کوچک است و بوی گوشت گندیده می‌دهد.

اما شگفت‌انگیزترین واقعیت در مورد این‌گونه از «گل جسد» ممکن است چیزی باشد که در ژنوم آن وجود دارد که در اوایل امسال منتشر شد. ساپریا هیمالایانا تقریباً نیمی از ژن‌هایی را که در گیاهان دیگر به‌شدت حفظ‌شده‌اند، ازجمله ژن‌هایی که زیست‌شناسان آن‌ها را ضروری می‌دانستند، ازدست‌داده است. باوجوداین کاهش‌ها، ژنوم آن هنوز به‌طور غیرمنتظره‌ای بزرگ است و یکی از دانشمندان آن را «قبرستان عظیم DNA» می‌نامد که از گونه‌های دیگر ربوده‌شده و توسط تعداد زیادی کپی از عناصر ژنتیکی متحرک به نام ترانسپوزون‌ها متورم شده است.

هرچند ساپریا عجیب است، DNA عجیب آن مظهر چندین موضوع اخیر در اکتشافات ژنومی است. به‌طور فزاینده‌ای واضح است که ترانسپوزون ها با ساختن کپی از خود و پریدن به اطراف درون و بین کروموزوم‌ها، می‌توانند ژنوم ارگانیسم را دوباره سیم‌کشی کنند و انتقال افقی DNA بین گونه‌ها را تسهیل کنند. هم در گیاهان و هم در جانوران، به نظر می‌رسد انتقال افقی بسیار رایج‌تر از آن چیزی است که قبلاً تصور می‌شد و محققان هنوز در تلاش هستند تا اهمیت آن‌ها را در تکامل دریابند.

Micrograph of snowflake yeast.

تکامل اجسام چند سلولی

پیچیدگی فراوان و سرسبز حیات بر روی زمین وجود خود را مدیون دودمان موجودات تک‌سلولی است که در ۳٫۵ میلیارد سال گذشته ده‌ها بار با پرش‌های سرنوشت‌ساز را به چند سلولی رساندند. با توجه به اینکه مزایای تکاملی چند سلولی اغلب در مراحل اولیه آن آشکار نیست، محققان هنوز در تلاش‌اند تا بفهمند این انتقال چگونه و چرا اتفاق افتاده است. مطالعات تجربی با جلبک‌ها، مخمرها و سایر گونه‌های تک‌سلولی نشان داده‌اند که اگر به‌هم‌پیوسته آن‌ها حتی یک مزیت ثابت به همراه داشته باشد، مانند آسیب‌پذیری کمتر آن‌ها در برابر شکار، می‌تواند آن‌ها را وادار کند که در مدت‌زمان بسیار کوتاهی چند سلولی شوند.

بااین‌حال، توسعه یک بدن چند سلولی تنها اولین قدم است. چالش عمده دیگر در تمایز سلول‌های همکار به بافت‌های مجزا با عملکردهای تخصصی نهفته است. سرنخ‌های مهمی برای این فرآیند از کار جدیدی که نحوه تکامل یک غده دفاعی در یک سوسک را بازسازی می‌کرد، پدیدار گشت.

An artist’s conception of the ways that functional capacities have been mapped to regions of the brain.

بازاندیشی در نحوه عملکرد مغزها

در کتاب‌های درسی علوم اعصاب مقدماتی، مغز اغلب مانند یک کره نامتقارن از جهان ترسیم می‌شود که سطح آن به‌شدت به مناطق مجزا برای ادراک، حافظه، گفتار، آگاهی و سایر توانایی‌ها تقسیم‌شده است. این دیوارک‌های منظم منعکس‌کننده انبوهی از داده‌های بالینی و تجربی هستند، اما آن‌ها همچنین به تجربه ذهنی ما از این فرآیندها به‌عنوان دسته‌های قابل‌تفکیک عملکرد ذهنی اشاره می‌کنند.

بااین‌حال تجربه می‌تواند فریبنده باشد. شواهد فزاینده نشان می‌دهد که این اشتباه است که باور کنیم ظرفیت‌های ما به مسیرهای جداگانه در نواحی آناتومیک مجزای مغز تقسیم‌شده است. در بررسی دقیق‌تر، بخش‌هایی از مغز که شدیداً با عملکردهای خاص مرتبط هستند، گاهی اوقات با عملکردهای غیرمنتظره متفاوتی نیز مرتبط می‌شوند: برای مثال، بیشتر فعالیت در مراکز ادراک مغز با حرکات بدن مرتبط است. دانشمندان علوم اعصاب هنوز در حال بررسی اهمیت این کشف هستند، اما به توضیح مشاهداتی کمک می‌کند که «صدای» پس‌زمینه اندازه‌گیری شده در سیگنال‌های الکتریکی مغز، اطلاعات مربوط به آنچه بدن انجام می‌دهد را رمزگذاری می‌کند.

شگفتی‌ها همچنین امسال در سیستم مغزی دیگری که محققان فکر می‌کردند دهه‌ها پیش ابهام‌زدایی کرده بودند، آشکار شد. محققان نشان داده‌اند که شبکه‌ای از سلول‌های شبکه‌ای در مغز ما را قادر می‌سازد تا مکان‌هایی را که در فضا هستیم نقشه‌برداری کنیم و همچنین به نظر می‌رسد به ما در پیگیری خاطرات و مفاهیم انتزاعی کمک می‌کند. اکنون به نظر می‌رسد که این سیستم شبکه زیبا فقط برای نقشه‌برداری در دو بعد کار می‌کند. به نظر می‌رسد ما و سایر پستانداران برای دانستن اینکه در کجای سه‌بعدی قرار داریم، به یک سیستم پیچیده‌تر و کمتر درک شده متکی هستیم.

راز باستانی خواب

برای مدت طولانی، دانشمندان خواب را عمدتاً به‌عنوان یک پدیده عصبی موردمطالعه قرار می‌دادند: آگاهی و رفتار ما آشکارا وقتی به خواب می‌رفتیم تغییر می‌کرد، اما به نظر می‌رسید فیزیولوژی ما تقریباً مانند زمانی است که آرام و بی‌حرکت بودیم. این دیدگاه در طول چند دهه گذشته به‌طور قابل‌توجهی تغییر کرد، اما زمانی که آزمایش‌ها تغییرات شیمیایی ظریفی را در بدن در طول خواب تشخیص دادند و شواهدی پیدا کردند که حتی موجوداتی با مغز ابتدایی هم می‌خوابند. این روند در سال جاری با کشف این موضوع به اوج خود رسید که هیدرا، حیوان کوچک و به‌قدری ساده که فاقد سیستم عصبی مرکزی است، بخشی از هر چهار ساعت را در خواب می‌گذراند. اکنون به نظر می‌رسد که وقتی اولین چرت یک میلیارد سال پیش رخ داد، ممکن است عملکرد متابولیکی داشته باشد که به سلول‌ها کمک می‌کند خود را ترمیم کنند.

انطباق اتصالات

در دهه ۱۹۷۰، دانشمندان علوم اعصاب تلاشی بلندپروازانِ برای تعریف اینکه چگونه تمام نورون‌های موجود در یک حیوان بسیار ساده مثل کرم گرد Caenorhabditis elegans، به هم متصل شده‌اند، انجام دادند. در تئوری، «کانکتوم» حاصل باید سنگ بنای درک همه رفتارها و پاسخ‌های بالقوه کرم باشد. پنج دهه بعد، محققان یک اتصال کامل و بهینه‌شده برای کرم دارند – اما هنوز هم تنها حیوانی است که می‌توان در مورد آن این موضوع را گفت.

بااین‌حال، در سال ۲۰۲۱، دانشمندان علوم اعصاب اتصالات جزئی را برای چندین موجود، ازجمله انسان، منتشر کردند که نشان می‌داد حوزه کانکتومیک با چه سرعتی در حال گسترش است. محققان دانشگاه هاروارد و گوگل اتصالی برای یک میلی‌متر مکعب از بافت مغز انسان به اشتراک گذاشتند که انواع منحصربه‌فرد نورون‌ها و شگفتی‌های دیگر را نشان می‌داد. محققان همچنین اطلاعاتی درباره اتصال مگس‌های میوه منتشر کردند که شامل مدار ناوبری آن‌ها می‌شد. بااین‌حال، برخی از محققان فکر می‌کنند مهم‌ترین پیشرفت ممکن است ظهور کانکتومیک در مقیاس بزرگ یا مقایسه‌ای باشد: توانایی جمع‌کردن اطلاعات از چندین فرد در کانکتوم یک‌گونه که ممکن است برخی از قوانین حاکم بر نحوه اتصال نورون‌ها به یکدیگر و نحوه اتصال آن‌ها را آشکار کند. تغییرات در آن مدارهای عصبی بر ارگانیسم‌ها تأثیر می‌گذارد.

A cutaway of thick brown soil with grasses on top.

خاک‌ها نمی‌توانند تغییرات اقلیمی را نجات دهند

ما برای به حداقل رساندن اثرات تغییرات آب‌وهوایی ناشی از گازهای گلخانه‌ای در دهه‌های آینده به همه کمک‌هایی که می‌توانیم دریافت کنیم، نیاز داریم و متأسفانه، اقلیم شناسان ممکن است میزان کمکی را که می‌توانیم از یک فرآیند در طبیعت انتظار داشته باشیم، بیش‌ازحد برآورد کرده باشند. مقدار دی‌اکسید کربن موجود در اتمسفر در هر زمان نشان‌دهنده اثر مجموع منابع کربنی مانند سوزاندن سوخت‌های فسیلی و «جذب کربن» است که آن را از گردش خارج می‌کند. نمونه‌ای از دومی روشی است که گیاهان می‌توانند کربن را در خاک به‌صورت زنجیره‌های کربوهیدرات طولانی به نام هوموس جذب کنند. ازآنجایی‌که به نظر می‌رسید هوموس مدت زیادی دوام می‌آورد، بسیاری از مدل‌های آآب‌وهوای جهانی روی آن حساب کرده‌اند تا مقادیر قابل‌توجهی از کربن اضافی را جذب کند؛ اما در حدود یک دهه گذشته، مطالعات میان‌رشته‌ای بی‌سروصدا انقلابی در علم خاک ایجاد کرده است ثابت کرده‌اند که در خاک‌های طبیعی گرم شده، هوموس به‌طورمعمول خیلی زودتر از حد انتظار تجزیه می‌شود. احتمالاً نمی‌توان انتظار داشت که خاک‌های بدون حفاظت در جنگل‌های سراسر جهان مقدار زیادی دی‌اکسید کربن بیش‌ازحد را در خود نگه‌دارند. محققان هنوز در حال بررسی هستند که آیا می‌توان برخی از موجودات را برای به دام انداختن کربن به‌طور دائمی‌تر تغییر داد.

 

Quanta Magazine Vector Logo

نقش RNA پیام‌رسان درترمیم DNA

ژنوم یک ارگانیسم را می‌توان با یک سیستم پیچیده از دستورالعمل‌ها مقایسه کرد که به آن اجازه می‌دهد نه‌تنها رشد کند، بلکه تمام فعالیت‌های ضروری برای بقای خود را نیز انجام دهد.

برای انجام این کار، این ژنوم باید به‌درستی بیان شود، یعنی این دستورالعمل‌ها باید به‌درستی «خوانده شوند» و اطلاعات موجود در آن نباید در طول زمان تغییر کند و یا تخریب شود.

اولین فرآیند به‌عنوان بیان ژن شناخته می‌شود و شامل اطلاعات موجود در ژن‌ها (DNA) است که به‌درستی به مجموعه‌ای از ابزارهای معتبر (پروتئین‌ها) تبدیل می‌شود. این امر مستلزم تشکیل گذرا یک مولکول پیام‌رسان است که این اطلاعات را منتقل می‌کند (RNA پیام‌رسان).

زیست‌شناسی کلاسیک، همان‌طور که در کتاب‌های درسی دیده می‌شود، توضیح می‌دهد که چگونه DNA به معنای واقعی کلمه در یک مولکول RNA کپی می‌شود که در فرآیندی که در آن اطلاعات بدون تغییر باقی می‌مانند، به روشی خاص به پروتئین خاصی تبدیل می‌شود.

نشان داده‌شده است که این دیدگاه کلاسیک اشتباه است، زیرا مولکول RNA خود را می‌توان به روش‌های مختلف تنظیم‌شده قبل از تبدیل به پروتئین تغییر داد.

فرآیند دوم، حفظ پایداری ژنومی، به دلیل یک سری مکانیسم‌های ذاتی سلولی امکان‌پذیر است که هرگونه تغییر فیزیکی یا شیمیایی در DNA را برای بازیابی اطلاعات اصلی بررسی و ترمیم می‌کند؛ این فرآیندها مکانیسم‌های ترمیم DNA هستند.

در مطالعه‌ای به رهبری سونیا جیمنو که در آزمایشگاه پابلو هورتاس (CABIMER و گروه ژنتیک دانشگاه سویل) انجام‌شده، ارتباط جدیدی بین‌ترمیم شکست‌های DNA و عوامل اصلاح‌کننده مولکول RNA پیام‌رسان مشخص‌شده است.

به‌طور خاص، آن‌ها ثابت کرده‌اند که وقتی DNA یک سلول دچار تخریب می‌شود، مکانیسم خاصی برای تغییر مولکول‌های RNA فعال می‌شود و اطلاعات موجود در آن‌ها را تغییر می‌دهد.

این مکانیسم به روش‌های مختلفی باعث‌ترمیم DNA می‌شود که به‌ویژه، یکی از راه‌ها تسهیل حذف مولکول‌های RNA است که در DNA به دام افتاده‌اند و نیاز به تعمیر دارند؛ این حذف برای عملکرد صحیح سامانه‌های تعمیر ضروری است و توسط پروتئین‌هایی به نام ADAR انجام می‌شود.

با در نظر گرفتن اینکه این پروتئین‌ها در برخی از بیماری‌های نادر و در ظهور سرطان نقش دارند، ممکن است این اکتشافات در درازمدت به درک بهتر چگونگی ظاهر شدن این آسیب‌ها کمک کند.

 

این تحقیق در Nature Communications منتشر شد.

ارائه‌شده توسط دانشگاه سویل