چیزی ازش نمیدانستم، دعوتم کرده بود، مرا و بقیه را، به یک دورهمی، نمیشناختمش هم. نمیخواستم بروم، خوب نبودم، افسرده بودم و دنبال خوب شدن هم نبودم. ولی رفتم، میخواستم از اتفاقهای روزمره دورباشم، رفتم و ...
چیزی ازش نمیدانستم، دعوتم کرده بود، مرا و بقیه را، به یک دورهمی، نمیشناختمش هم. نمیخواستم بروم، خوب نبودم، افسرده بودم و دنبال خوب شدن هم نبودم. ولی رفتم، میخواستم از اتفاقهای روزمره دورباشم، رفتم و ...