چه فرایندهایی باعث فرگشت میگردند؟ ( بخش دوم)

ادامه بخش نخست

ایده‌های تکاملی به بیان مجموعه‌ای از فرایندهای طبیعی می‌پردازند که می‌توانند تنوع گستردهٔ گونه‌های زنده و ویژگی‌هایی که آن‌ها را قادر به سازگاری با محیط خودکرده است، بدون توسل به دخالت عوامل فرا طبیعی، توضیح دهند. البته، این توضیحات شامل بررسی خاستگاه خود گونهٔ انسان نیز می‌شود و همین امر، تکامل زیستی را به بحث‌برانگیزترین مباحث علمی بدل کرده است؛ اما اگر به این مباحت بدون پیش‌داوری پرداخته شود، خواهیم دید شواهد مربوط به تکامل به‌عنوان فرایندی تاریخی به قوت دیگر نظریه‌های دیرپای علمی، مانند ماهیت اتمی ماده است.

همچنین، به مجموعه ایده‌های اثبات‌شده‌ای در خصوص علل تکامل مجهزیم، هرچند در تکامل نیز مانند هر علم دیگری، مسائل حل‌نشده‌ای وجود دارد و نیز با کشف ناشناخته‌های جدید، پرسش‌های تازه‌ای مطرح می‌شود.

تکامل زیستی مستلزم تغییراتی در مشخصه‌های جمعیت‌های موجودات زنده در طول زمان است. مقیاس زمانی و بزرگی این تغییرات، بسیار متنوع است. تکامل را می‌توان در بازهٔ زمانی عمر یک انسان مطالعه کرد، دوره‌ای زمانی که تغییراتی در یک سرشت منحصربه‌فرد رخ می‌دهد، مانند افزایش فراوانی سویه‌های باکتریایی مقاوم به پنی‌سیلین در طی چند سال مصرف گستردهٔ پنی‌سیلین در پزشکی برای کنترل عفونت‌های باکتریایی.

از سوی دیگر، تکامل متضمن رخدادهایی مانند ظهور گروهی از جانداران با طرحی کاملاً جدید است مانند گذار از خزندگان به پستانداران که شاید میلیون‌ها سال طول بکشد و نیازمند تغییرات در بسیاری مشخصه‌های گوناگون باشد. یکی از دریافت‌های کلیدی چارلز داروین و آلفرد راسل والاس، بنیان‌گذاران نظریهٔ تکاملی، ازاین‌قرار بود که تغییرات در تمام سطوح، احتمالاً دربردارندهٔ فرایندهای مشابهی است.

تکاملی عمده تا حد زیادی بازتاب همان تغییرات در رخدادهای تکاملی جزئی هستند که طی دوره‌های زمانی طولانی انباشته‌شده‌اند. تغییر تکاملی درنهایت متکی به ظهور اشکال جدیدی از موجودات زنده است: جهش‌ها. جهش‌ها ناشی از مادهٔ ژنتیکی‌اند که از والد به فرزند (زاده) منتقل می‌شوند.

متخصصان ژنتیک در آزمایشگاه جهش‌هایی را که تقریباً بر تمامی ویژگی‌های موجودات زندهٔ گوناگون تأثیر می‌گذارند، مطالعه نموده و متخصصان ژنتیکی پزشکی نیز هزاران جهش را در جمعیت‌های انسانی شناسایی کرده‌اند. دامنه و بزرگی اثر جهش‌ها بر ویژگی‌های مشهود یک موجود زنده، تنوع گسترده‌ای دارد. بعضی جهش‌ها فاقد آثار قابل‌شناسایی‌اند و وجود آن‌ها فقط با کمک روش‌های نوین مطالعهٔ ساختار مادهٔ ژنتیکی که در مطالب بعدی در مورد آن بحث خواهد شد، شناسایی‌شده است.

برخی دیگر از جهش‌ها دارای آثار نسبتاً اندکی بر یک صفت ساده، مانند تغییر رنگ چشم از قهوه‌ای به آبی، مقاوم شدن یک باکتری به یک آنتی‌بیوتیک یا تغییر تعداد پرزهای شکمی مگس سرکه، هستند. برخی جهش‌ها آثاری جدی بر نمو می‌گذارند، مانند جهش مگس سرکه که به رشد یک‌پا در سر مگس و در محلی شاخک‌های آن می‌انجامد. وقوع هر نوع جهش جدید یک پدیدهٔ بسیار نادر با فراوانی حدود یک در هر صد هزار فرد در هر نسلی، یا حتی کمتر، است.

تغییر وضعیت یک صفت یا ویژگی براثر جهش، مانند مقاومت به آنتی‌بیوتیک، ابتدا در یک فرد رخ می‌دهد و معمولاً تا چند نسل، محدود به بخش کوچکی از یک جمعیت باقی می‌ماند. برای شکل‌گیری یک تغییر تکاملی، فرایندهای دیگری باید به افزایش فراوانی این جهش در جمعیت مدد رسانند.

انتخاب یا گزینش طبیعی، مهم‌ترین فرایند برای شکل‌گیری تغییر فرگشتی یا تکاملی به شمار می‌آید که بر ساختار، کارکرد و رفتار موجودات زنده تأثیر می‌گذارد. چارلز داروین و والاس، در مقاله‌های خود که در سال ۱۸۵۸ در مجلهٔ گزارش‌های انجمن لینه منتشر شد، نظریهٔ تکاملی از طریق انتخاب طبیعی را با استدلال‌های زیر مطرح کردند:

 ۱. تعداد افرادی که در یک‌گونه به دنیا می‌آیند، بسیار بیشتر از تعداد افرادی است که به‌طور طبیعی می‌توانند به بلوغ برسند و با موفقیت تولیدمثل نمایند، بنابراینَ تنازع بقا رخ می‌دهد.

۲. تغییرات فردی در بسیاری از ویژگی‌های جمعیت وجود دارد که ممکن است بعضی از آن‌ها بر توانایی بقا و تولیدمثل فرد اثر بگذارند؛ بنابراین، ممکن است والدهای موفق یک نسل از بقیهٔ جمعیت، متفاوت باشند.

۳. احتمالاً در بسیاری از این موارد تنوع مؤلفهٔ وراثتی وجود دارد؛ بنابراین ویژگی‌های فرزندانِ (زاده‌ها) والدهای موفق، متفاوت از ویژگی‌های نسل پیشین است، به همان ترتیبی که برای والدهای آنان پیش‌آمده بود.

 

اگر این فرایند از یک نسل تا نسل دیگر ادامه یابد، شاهد تغییر شکل تدریجی جمعیت خواهیم بود، چنان‌که باگذشت زمان، فراوانی ویژگی‌های مرتبط با توانایی بقای بالاتر یا تولیدمثل موفق‌تر افزایش خواهد یافت.

چه فرایندهایی باعث فرگشت میگردند؟ ( بخش دوم)

این ویژگی‌های تغییریافته ناشی از جهش‌اند، اما باید در نظر داشت که جهش‌هایی که بر بک صفت ویژه تأثیر می‌گذارند، همیشه و بدون توجه به مطلوبیت با نامطلوب بودن آن‌ها در انتخاب طبیعی، رخ می‌دهند. در حقیقت، بیشتر جهش‌ها یا تأثیری بر موجود زنده ندارند و یا توانایی بقا و تولیدمثل آن را کاهش می‌دهند.

این فرایند افزایش در فراوانی نمونه‌های تغییریافته، یعنی نمونه‌هایی که بقای بستر و تولیدمثل موفق‌تر دارند. تبیین‌گر تکامل ویژگی‌های سازگارانه است، زیرا معمولاً کارکرد بهتر پیکر یا رفتار فرد است که موفقیت بقا با تولیدمثل وی را افزایش خواهد داد. احتمال وقوع چنین فرایند تغییری با قرار گرفتن جمعیت در یک محیط تغییریافته، افزایش می‌یابد، جایی که جمعیتی که طریق پیش‌تر از طریق انتخاب طبیعی تثبیت‌شده است مجموعه ویژگی‌های نسبتاً متفاوتی را می‌طلبد. بنا برنوشته‌های داروین در سال ۱۸۵۸:

 تصور کنید شرایط خارجی یک سرزمین تغییر می‌کند… اکنون، با توجه به تلاش (تنازع) هر فرد برای بقا، آیا نمی‌توان با قطعیت اظهار کرد که هر تغییر کوچک و کم دامنه در ساختار، عادات و غرایز فرد که به سازگاری بهتر او با شرایط جدید انجامد، قدرت و سلامت او را افزایش می‌دهد؟ در این تنازع این فرد بخت بهتری برای بقاء خواهد داشت؛ و آن دسته از زاده‌های او هم که بتوانند این تغییرات، حتی اندکی از آن را به ارث برند، بخت و مجال بهتر و بیشتری خواهند داشت. سالانه بیش از آن مقداری که می‌توانند بقا یابند به دنیا می‌آیند، کوچک‌ترین تغییر در این توازن، در درازمدت تعیین می‌کند که کدام مرگ کاهش یابد و کدام تداوم داشته باشد. باوجوداین انتخاب [طبیعی] از یک‌سو و مرگ از سوی دیگر و پس از هزار نسل، آیا می‌توان ادعا کرد که این رویدادها هیچ تأثیری ندارند…

ادامه دارد…

درباره Faez Ehya

می‌خواهم اینجا خانه مجازی من باشد. هر آنچه در زندگی من مهم است اینجا می‌آورم. اما هیچ چیز مهمتر از عشق نیست. آن‌را در قلبم نگهبانی می‌کنم. فائزاحیا

شاید این را هم بخواهید مطالعه کنید.

راز قارچ‌های میکوریز

به نظر می‌رسد دو نوع اصلی میکوریزا، اکتومیکوریزا و میکوریزا آربوسکولار، به طرق مختلف بر تنوع گونه‌های درختی در جنگل‌ها تأثیر می‌گذارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × 1 =