بسیاری از دیرین شناسان از روی شواهد مهم سنگوارهای، استنتاج میکنند که دایناسورها اجداد پرندگان بودند، مخصوصاً درومئوسورها که یک گروه از تراپودهای خشکی زی، دوپا و گوشتخوار بودند.
برخی از دایناسورها و نیز پرندگان اولیه دارای پر بودند. آنها چگونه پرواز میکردند؟ آیا جانوران ساکن درخت بهعنوان یک مرحله بینابینی در پرواز پرندگان، پروازی گلایدر مانند داشتند یا اینکه جانوران ساکن زمین بال زدند و دویدند که درنهایت به کنده شدن از زمین و پرواز منتهی شد؟
سؤال در مورد منشأ پرواز در پرندگان، زیست شناسان را بیش از یک قرن سردرگم کرده بود. بهعنوانمثال در سال ۱۹۱۵ ویلیام بیب جانورشناس آمریکایی این نظریه را مطرح کرد که اجداد پرندگان احتمالاً ساکن درخت بودند، پروازی گلایدر داشتند و بر روی هر چهار اندام حرکتی دارای پر بودند ولی به دلیل اینکه هیچگونه شواهد سنگوارهای از این نظریه حمایت نمیکرد، دانشمندان در آن زمان آن را جدی نگرفتند.
در ابتدای سال ۱۹۹۷، دیرین شناسان سنگوارههای متعددی از دایناسورهای پردار را کشف کردند که روشن کرد پرها قبل از پرندگان ظاهرشدهاند. آنها تصور میکنند که پرها بهعنوان یک سری از صفات نوظهور یا پیش سازشهایی ایجاد شدند. پرهای اولیه ممکن است عایق حرارتی ایجاد کرده باشند، اما درنهایت برای پرواز مناسب شدند.
تقریباً یک قرن بعدازآن، در سال ۲۰۰۳، یک گروه از دیرین شناسان چینی، به رهبری زینگ ژو و زوانگ زو از انستیتوی سنگواره شناسی و سنگواره انسانشناسی پکن اعلام کردند که سنگوارهای کاملاً نزدیک به موجودی که بیب در مورد آن در نظر داده بود، یافتهاند. سنگواره یک درمئوسور کوچک پردار که یک دایناسور بود، در استان لیاونینگ در شمال غرب چین پیدا شد. دایناسور میکروراپتورگوئی بر روی اندامهای حرکتی جلویی و عقبی و نیز روی دم، دارای پر بود. این دایناسور کوچک (طول آن با دم، ۷۷ سانتیمتر بود)، برای زندگی روی درختان سازش یافته بود.
پرهای میکروراپتور گوئی به پرهای پرندگان امروزی شباهت زیادی داشت و بدن را پوشانده بود. هر اندام حرکتی دارای ۱۲ پر اولیه پروازی و حدود ۱۸ پر ثانویه کوچکتر بود. پرهای میکروراپتورگوئی نامتقارن بودند؛ اینیک ویژگی مرتبط با پرواز معمولی یا پرواز گلایدر مانند در پرندگان امروزی است. پرهای اولیه و ثانویه، الگوهای مشابهی روی اندامهای حرکتی جلویی و عقبی داشتند که مشابه پرندگان امروزی بودند. به دلیل اینکه استخوان سینه میکروراپتور گوئی دارای ساختمانی نبوده نبود که عضلات بزرگ پروازی به آن متصل شوند، ژو و زو و همکارانشان چنین فرض کردند که اندامهای حرکتی جلویی و عقبی امتدادیافته و پوشیده از پر، صفحه هوایی بسیار خوبی برای سرخوردن فراهم میآورد که تا حدودی شبیه پرده امتدادیافته پوست سنجابهای پرنده امروزی است؛ اما سؤال پرواز تا زمانی که کالبدشناسان و سنگواره شناسان جزئیات میکروراپتور گوئی را مطالعه کنند، جواب داده نمیشود. تجزیهوتحلیل آناتومی شانه و بال، روشن میکند که آیا میکروراپتور گوئی قدرت پرواز داشته است یا فقط بهصورت گلایدری میپریده است مطالعه لگن، ممکن است مشخص کند که آیا میکروراپتور گوئی میتوانسته است پاهایش را برای سرخوردن بچرخاند یا خیر؟
اما میکروراپتور گوئی که حدود ۱۲۶ میلیون سال قبل میزیسته است، جد مستقیم پرندگان نیست. پرندگان قبل از پیدایش میکروراپتور گوئی به وجود آمده بودند.
یکی از ابتداییترین پرندههای شناختهشده، آرکئوپتریکس است که حدود ۱۴۵ میلیون سال قبل زندگی میکرد؛ بنابراین حدود ۲۰ میلیون سال قبل از میکراراپتور گوئی وجود داشته است.
نظریه ژو و زو این بود که همانند میکروراپتور گوئی، دایناسورهای پردار اولیه موجوداتی با چهار بال بودند که روی درختان زندگی میکردند و پروازی گلایدری داشتند. آنها پیشنهاد میکنند که در طی دوره فرگشت پرندگان، اندامهای حرکتی پردار عقبی تحلیل رفتند عاقبت کاملاً حذف شدند.
یک نظریه دیگر این است که اندامهای عقبی پردار، احتمالاً یک نقص فرگشتی و فقط محدود به درومئوسورها بوده و اهمیت زیادی بهعنوان مرحله بینابینی در فرگشت پرندگان نداشته است.
بهروشنی میتوان گفت که میکروراپتور گوئی یک کشف عمده است که به دیرین شناسان و زیست شناسان، دیدگاههای مناسبی در مورد مسیر فرگشت از دایناسورها به پرندگان داده است.
منبع: آگاهیـ